باور
سلام دردونه مامان
سلام فرشته نازم
سلام نعمت خداتووجودم
سلام سلام به روی ماه نشستت مامانی
داریم واردهفته12میشیم گلم مامان هنوزصدای قلب کوچولوت رونشنیده مامان تنبل هنوزنرفته سونونمیدونم چرا؟یافرصت نمیکنم یامیترسم
میترسم که خدای نکرده تپ تپ قلب کوچولوت به گوشم نرسه شایدمیترسم که هنوزکوچولومونده باشی شایدوهزاران شایددیگه
امروزباورت دارم توامروزتمام دنیای منی ومن همچنان منتظرنشسته ام
نشسته ام تاتورودرگوشه آن پنجره چوبی قدیمی که سالهاس بسته اس وخاک برشیشه گرفته ببینم
منتظرم تادستانت رابگیرم وتانقطه اوج رسیدن به خداپروازکنم بال بزنم وبال بزنم وناگه....
به عقب بنگرم ودرهاله سیاهی که شهررافراگرفته دستان تورادردستانم ببینم ولبخندبزنم لبخندی از عمق وجود
وتوبانگاه کودکانه ات به من بنگری ودستانت رودرعرق دستانم پنهان کنی
عزیزم فرصت خدا
من توراباتمام وجودم دوست میدارم
امیدوارم لایقت باشم لایق انگشتان کوچکت لایق نگاه کودکانه ات لایق خندهای زیبایت لایق مرواریدهایی که برای درخواستی ازآن چشمان مظلومت جاری میشودوقلب مراهزاران تکه میکند
مامانی من داری ماشاالله3ماهه میشی داری واسه خودت لردی میشی شایدم یه پرنسس زیبا برایم دختریاپسربودنت مهم نیس برایم سلامتت مهم اس برایم صالحیتت مهم اس
دوستت دارم فرشته نازم
دوستت دارم